فاطمه داره میره پیش نی نی
من عاشق سلام دادنم واسه همین هروقت میام بایستی سلام بدم
گل باقالی جونم امروز سر ناهار اینقدر خوشحال شدم که نگو
نمیدونی چرا!! اخه مامانیت زنگید و گفت که مامانش اینا میخوان برن مسافرت و تنهاست من برم پیشش،البت قبلا هم گفته بود و کلی اصرار منم دوس داشتم برم ولی مامان بزرگت میگفت نه زن داداشی حالش خوب نیست میری مزاحم میشی تا به امروز که بالاخره اجازه دادن برم.
راستش خل شدم از بس باهات حرفیدم نمیدونم الان که اینجوریم وقتی بیای چکار میکنم!!
بذار تا یکی دو روز دیگه میام و کلی باهم خوش میگذرونیم.
هرکی میاد تو این وب فکر میکنه که من مامانتم ولی نمیدونن یعنی نمیخونن که بدونن من عمه ام.
اصلا از اسم عمه خوشم نمیاد یه جوریه...
خب منتظرم باش که قراره بیام پیشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی