ایلماهایلماه، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

تولد اولین نی نی ما

سیلام تازه از طرف عمه فاطمه

1390/4/3 22:39
نویسنده : علی و فاطمه
688 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  به همه ی دوستان و نی نی عزیزم

خوبین یا بهترین؟  ما بالاخره اومدیم بعد از این همه مدت دلمون واستون تنگ شده بودا

اخه نتمون قطع شده بود و نشد که بیایم.تو این چند روز اتفاق تازه ای نیوفتاده.

جوجوی من اون تو جات راحته؟گرم نیست؟اینجا که هوا خیلی گرمه اونقدر زیاد که نمیشه نفس بکشی!!

بابا جونیت واست اسم انتخاب کرده البت اگه پسر بشیا مثل اینکه اسمت معلوم شده از بین این سه تا(ارش،اشکان،سام) من گفتم امیر سام از سام تک بهتره ها ولی اینام خیلی نازه الهی فدا اسماتم بشم. بابایت میگه اسم دختر به عهده مامان جون شمیم شک ندارم که اسمای نانازی واست انتخاب میکنه چون سلیقش خوبه 

و دیگه اینکه دو روز پیش رفتیم لباس خریدیم واسه عروسی پسرخاله بهزاد و دخترعمو عادله.ای شاالله تابستون عروسیشونه تو هم دعوتی ها یادت نره با مامانیت بیاینیشخند ای راس میگی تو که همش با مامانیتی دیگه.(چقدرم خوشحالی،حالا بزن دست،دست، دست ....)

اخ اخ عمه جونی من امروز رفتم نمرات درخشانمو گرفتم دیگه قید دکتر شدنو زدم اخه نمره زیستم از همه کمتر بودش،ولی تو برام دعا کن که روانشناسی قبول شم خیلی باحاله

با اینکه امتحان نهایی بود وسخت ولی از نمره هام به جز زیست راضی ام.(خب حالا تو چرا جیغ میزنی.)

عزیزم بزرگ که شدی نگی چه عمه خنگی دارم نه به جون خودم خیلی سخت بود.بذار یه چی بگم بهم افتخار کنی عربی رو همه میگفتن سخته و خلاصه خیلیا افتادن ولی من شدم 18(مرسی از تشویقت)

راستی داییتم امتحان نهایی داشت اونم از عربیش نالان بود ولی شک ندارم که نمرش خوب شده چون بچه درس خونه.

خب گلی من برم که مامان بزرگیت دهوام کرد و میگه برو ظرف بشور اخه مگه من کوزتم که این همه کار کنم؟؟  

 (اره دیگه خودت که راحتی همش میخوری و میخوابی البته الان که مجبوری ولی وقتی اومدی.

دوستت دارم بابای)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان رزي
2 تیر 90 15:20
سلام
عزيزم ايشاله كه خدا يه بچه سالم بهتون بده
هنوز نتونستم براي دخترم اشم انتخاب كنم خيلي سخته مرسي كه به ما سر زدي




خواهش میکنم؛ماهم با زن داداشی دنبال اسم دخترمیگردیم.